جدول جو
جدول جو

معنی سابقه دار - جستجوی لغت در جدول جو

سابقه دار
دارای سابقۀ خوب یا بد، با سابقه، پیشینه دار
تصویری از سابقه دار
تصویر سابقه دار
فرهنگ فارسی عمید
سابقه دار
(گُ تَ دَ / دِ)
دارای پیشینه. دارای سابقۀ نیک یابد. با سابقه. آنکه بواسطۀ ممارست بسیار در شغلی یا کاری در کار خود مهارتی یافته است
لغت نامه دهخدا
سابقه دار
با سابقه (چه در کارهای خوب و چه بد) : مجرمین کار کشته و سابقه دار
فرهنگ لغت هوشیار
سابقه دار
باسابقه، دارای پیشینه نیک یا بد
تصویری از سابقه دار
تصویر سابقه دار
فرهنگ فارسی معین
سابقه دار
پیشینه دار
تصویری از سابقه دار
تصویر سابقه دار
فرهنگ واژه فارسی سره
سابقه دار
باسابقه، بدسابقه، پیشینه دار، مجرم، پرونده دار
متضاد: خوش سابقه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سربه دار
تصویر سربه دار
کسی که آماده است سرش بر دار رود، شخص ماجراجو و پرخاشخر که دل بر کشته شدن بدهد و بر ضد حکومت وقت قیام کند، سربربادرفته، برسرداررفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
آنچه دارای سایه باشد، هر چیزی که سایه بیندازد، سایه ور، سایه افکن، برای مثال صولتت باد سایه دار ظفر / دولتت باد دایگان ملوک (خاقانی - ۴۷۲)
فرهنگ فارسی عمید
(بِ قَ / قِ)
عمل سابقه دار. رجوع به سابقه دار شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
خوش طبع. خوش وضع. دارای خصلت وسیرت نیک. خوشمزه. سلیقه مند. سلیقه شعار. (ناظم الاطباء). آنکه حسن انتخاب دارد. رجوع به سلیقه مند شود
لغت نامه دهخدا
آنچه که سایه دارد: درخت سایه دار، حرفی که دو خطی نوشته باشند، غشی سایه زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابقه داری
تصویر سابقه داری
سابقه داشتن سابقه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابقهدار
تصویر سابقهدار
پیشینه دار پرندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبحه دار
تصویر سبحه دار
ذاکر، عابد و متذکر، مستغفر
فرهنگ لغت هوشیار
باسلیقه، خوش سلیقه، سلیقه مند
متضاد: بی سلیقه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
Shaded, Shady
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
ombragé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
छायांकित , छायादार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
มีร่มเงา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
kivuli
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
gölgelendirilmiş, gölgeli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
陰になった , 陰気な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
מוצל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
그늘이 있는 , 그늘진
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
teduh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
schattiert, schattig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
beschaduwd, schaduwrijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
sombreado, sombrío
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
ombreggiato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
sombreado, sombrio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
有阴影的 , 阴凉的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
zacieniony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
затемнений , тіньовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
затененный , тенистый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سایه دار
تصویر سایه دار
ছায়াযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی